امامت مساله روز ما

گاهی برای توجیه تقریب بین مذاهب از قول برخی از عالمان بزرگ امامی نقل می شود که امامت و خلافت یک مساله تاریخی و مربوط به گذشته است...


گاهی برای توجیه تقریب بین مذاهب از قول برخی از عالمان بزرگ امامی نقل می شود که امامت و خلافت یک مساله تاریخی و مربوط به گذشته است؛ به عبارت دیگر، صورت مساله اینست که آیا جانشینان مشروع رسول خدا امیر المومنین و فرزندانش بودند یا شیخین و خلفایی که بعد از ایشان آمدند؛ لذا نباید امامت را همچون مساله روز مطرح کرد؛ چرا که در این صورت بهانه ای برای مناقشات مذهبی خواهد بود.

فعلا از این درمیگذریم که - در فرض صحت انتساب این قول-  آن عالم بزرگ در موقعیت تاریخی خود، تاریخی انگاری مساله امامت را دستاویزی قرار داده بود برای ارائه تصویر درستی از عقیده و فقه شیعه به جهان تسنن تا از بدبینی عمیق ایشان به تشیع و شیعه بکاهد و در مقابل ناقلِ سخنِ آن عالم و همفکران او که در موقعیت تاریخی دیگری قرار داشتند و دارند در جهتی معکوس در تلاش بودند و هستند تا مرزهای اعتقادی و فرهنگی شیعه و سنی را جابجا کنند تا برای تسنن در دل تشیع و بالعکس جایی باز کنند. یادم می آید در کتابی از این ناقل محترم خواندم که امام صادق نیز مجتهدی بود مانند ابوحنیفه، سخنی که برحسب ظاهر عدول از باورهای کلامی شیعه درباب امامت است.

صرف نظر از ناقل و منقول عنه و اهدافشان، محتوای نقل (تاریخی بودن مساله امامت) به دلایل متعدد ناموجه است. از جمله :

  1. امامت دوازده امام برای یک مومن در درجه اول همچون یک رکن ایمان مطرح است و از این حیث مساله ای کلامی است و مسائل کلامی مسائل روزاند.
  2. امامت مساله ای اجتماعی نیز هست؛ چرا که در سایه اعتقاد به هر کدام از امامت شیعی و خلافت سنی فرهنگ، آداب و رسوم، سبک زندگی و هویت جمعی جامعه شکل متفاوتی به خود می گیرد و مناسبات اجتماعی شاکله متفاوتی پیدا می کند.
  3. احکام، مناسک و شعائر ناشی از اعتقاد به امامت همانند زیارات و مجالس شادی و عزا غالبا زمینه ساز گردش مالی عظیمی می شوند که به پویایی اقتصادی جامعه کمک شایانی می کند. اگر در جامعه اعتقاد به خلافت غالب باشد معمولا محدودیتهایی برای انجام این‌مناسک و شعائر در نظر گرفته می شود و یا کلا از آن‌ممانعت می شود.
  4. اعتقاد به هر کدام از امامت شیعی و خلافت سنی لوازم و نتایج سیاسی سرنوشت سازی را درپی دارد: اگر کسی قائل به خلافت سنی باشد برای زمان ما نظام سیاسی خلافت یا خلافت گونه را پیشنهاد خواهد کرد و اگر کسی قائل به امامت شیعی باشد لاجرم خلافت را نامشروع اعلام خواهد کرد و نظام دیگری را پیشنهاد خواهد کرد.

پس مساله امامت، علاوه بر دو بعد کلامی و تاریخی، به دلیل ابعاد یا لوازم اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن مساله روز است و مساله روز بودن آن به عنوان امری واقعی دایر مدار این‌نیست که در پاسخ به پرسش کلامی و تاریخی امامت در کدام طرف ایستاده باشیم یا بی طرف باشیم یا موضعی التقاطی اتخاذ کرده باشیم. مساله روز است؛ چرا که در تعیین مسیر حرکت جامعه اثرگذار است.

عنوان:

  • 00:00
  • 00:00