حرمها پناهگاه مومنان در روزگار محنت
حرمها نماد و نمود هویت دینی و تاریخی کل شیعیاناند و نه فقط جریان یا جریانات خاصی در میان ایشان. حافظه تاریخی شیعه مملو است از حکایات کسانی که حتی در مواقع خطر خود را به مشاهد اهل البیت و به ویژه امام حسین علیه السلام رساندهاند یا در ای
حرمها نماد و نمود هویت دینی و تاریخی کل شیعیاناند و نه فقط جریان یا جریانات خاصی در میان ایشان. حافظه تاریخی شیعه مملو است از حکایات کسانی که حتی در مواقع خطر خود را به مشاهد اهل البیت و به ویژه امام حسین علیه السلام رساندهاند یا در این راه جان خود را از دست دادهاند. در جنگ تحمیلی رزمندگان اسلام با شعار راه قدس از کربلا میگذرد راهی جبههها میشدند؛ یعنی از نظر ایشان نه فقط کربلا بلکه حتی قدس که رتبه قداستش بیاندازه پایینتر از کربلا است ارزش جنگیدن و فدا شدن دارد. در همین چند سال اخیر مفهوم مدافع حرم و شهدای مدافع حرم تاکید دوبارهای بود بر همان حافظه تاریخی مبنی بر اینکه حرمها ارزش اینهمه فداکاری را دارد. پس بر حسب این نگرش، مشاهد امامان و زیارت ایشان چیزی نیست که جامعه شیعه به صرف مخاطرهآمیز بودن از آن دست بشوید. به گمانم در فضایی که برخی عزیزان میگویند "همه ما باید فدای اسلام شویم" و مقصودشان از اسلام احیانا روسری یا چادر سرِزنان و یا بخشی از سرزمینهای اسلامی در اقصی نکات جهان است، بستن حرم با استناد به مخاطرهآمیز بودن آن، برای مخاطبان مومنی که زیارت حرمهای اهل البیت جزو لاینفک ایمانشان است چندان قابل قبول و اقناع کننده نخواهد بود.
همه آنچه گفته شد در فرضی است که واقعا باز بودن حرمها مخاطرهای جدی دربرداشته باشد. اما به نظر میرسد که اصل این ادعا برای بسیاری زیر سوال است: میدانیم در این ایام تعداد زوار در مقایسه با زمانهای مشابه شاید به یک صدم تقلیل پیدا کرده است. همچنین به دلیل اهتمام درصد زیادی از مردم شهرستانها به توصیههای پزشکان، و نیز محدودیت یا ممنوعیتی که برای وسایل نقلیه عمومی و هتلها و زائرسراهای مشهد ایجاد شده امسال مشهد عملا خالی از زوار است و خواهد بود. میتوان با اتخاذ تدابیر هرچه شدیدتر باز هم ورود زائران از شهرهای دیگر را محدودتر کرد که تقریبا متمایل به صفر شود. از طرف دیگر میدانیم که زایران حرم در بدو ورود تبسنجی میشوند و بسیاری از ایشان هنگام تشرف توصیه های بهداشتی را هم مراعات می کنند؛ کما اینکه خدام محترم هم دائما در حال عفونت زدایی از نردهها و غیره و راهنمایی زائران برای عدم تجمع در کنار هماند. پس با این حساب، احتمال انتقال ویروس در حرم در مقایسه با بازار و نانوایی ها و مغازهها و پمپ بنزینها که اکثرا دستورات بهداشتی را چندان مراعات نمی کنند به نظر به مراتب کمتر است. طبیعی است که در چنین شرایطی عموم شیعیان با هر گرایش سیاسی نسبت به وجه بستن حرمها توجیه نخواهند بود و در واقع آن را موجه نخواهند یافت.
درست است که پزشکان و جامعه پزشکی مرجع معتبری در مسائل راجع به بهداشت و سلامتیاند، اما آنجا که نظر ایشان از طریق اصطکاک با بنیادیترین باورها و آیینهای شیعی، با هویت، تاریخ، انسجام و یکپارچگی و مصالح کلی جامعه شیعه نسبت معکوس پیدا میکند، نمیتوان به صرف نظر ایشان بسنده کرد. ایشان تنها متخصصانِ جامعه شیعه نیستند و مثل دیگر متخصصان خطاپذیراند و در میان ایشان هم احیانا اختلاف نظرهای قابل توجهی وجود دارد. یادمان باشد که جامعه محترم پزشکان با اجرای دستوراتِ سازمانهایی از قبیل سازمان بهداشت جهانی درباره کنترل جمعیت آسیب جبرانناپذیری را از جهات مختلف به ترکیب جمعیتی ایران وارد کردند، به گونهای که بالاترین مقام مملکت مجبور به مداخله و تصحیح مسیر گردید. بنابراین عمل به توصیههای ایشان آنجا که جنبه کلان اجتماعی پیدا میکند باید به تناسب موضوع پس از تصحیح و تعدیل آن توسط کارشناسان رشتههای مختلف از قبیل جامعهشناسی، اقتصاد، سیاست و غیره باشد.
در حال حاضر، تولیتهای حرمها و کارمندان حرم، صرف نظر از دستور سلسله مراتب اداری، فتاوای مراجع را مجوز و مستند اقدام خود برای بستن حرمها عنوان میکنند. اما به گمانم این دولت مستعجل به زودی از کف خواهد رفت و مراجع ممکن است این تفسیر از فتاوایشان را نادرست قلمداد کنند و از پذیرش مسئولیت در این باره خودداری کنند. اینگونه بشود یا نشود، میتوان حدس زد که اقدام به بستن حرمها از هم اکنون و به مرور هرچه بیشتر، وجاهت ولایی و اهل بیتی متولیان حرم و تمام افراد دخیل در این اقدام را زیر سوال خواهد برد و به تقابلهای درون شیعی گرهی جدید خواهد افزود.
روشن است که آستان قدس و مسئولین دخیل در این امر، از سمتی دیگر با فشار افکار عمومی بخشی دیگر از جامعه برای بستن حرم مواجهاند؛ چرا که بخشی از جامعه ایران و عمدتا بخش متجدد به باز بودن حرمها معترض اند و بستن آنها را لازم می دانند. اما توجه به فشار اجتماعی و رسانهای ایشان و بیتوجهی به افکار عمومی بخشِ ای بسا پرجمعیتتری از جامعه از نظر مدیریتی کارِ مقرون به صرفهای نیست. آستان قدس و دیگر تولیتها بهتر است در این باره بجای بستنِ آمرانه حرمها، تصمیم سنجیدهتری بگیرند؛ اینکه این شیوه سنجیدهتر چه میتواند باشد نیاز به تامل، نظرخواهی و مشورتگیری جدی دارد. شاید مثلا نظر سنجی از مجاوران حرمها یا عموم مردم ایران در این باره بتواند به تصمیم بهتری منتهی گردد و تبعات منفی هرگونه اقدام را کاهش دهد.
خلاصه آنکه به گمانم بستن درهای حرم به شکل کنونی تبعاتی برای جامعه شیعه دارد که به مراتب خسارتبارتر از تبعاتِ باز بودن آنها برای سلامتی افراد است. بهتر است اولین تولیت شیعی در تاریخ نباشیم که راسا اقدام به بستن حرمها میکنیم. اجازه دهیم در این باره نظر مجاوران حرمها یا عموم شیعیان لحاظ گردد تا مسئولیت زمینی و آسمانی چنین تصمیمی بر عهده فرد یا مقام یا سازمان خاصی نباشد.
آنچه گفته شد به هیچ وجه به معنای تایید اقدامات نسنجیده در مخالفت با بستن حرمها نیست. واقعیت آنست که بستهشدن حرمها خوشایند هیچ شیعهای با هر گرایش فکری و سیاسی نبود، حتی تولیتهایی که بنا به توصیهی مقامات بهداشتی اقدام به این کار کردند. در این موقعیت و در هر موقعیت مشابه که اختلاف نظری بین شیعیان پیش میآید، شایسته و بایسته است که مومنان از بدزبانی و بدکرداری در قبال یکدیگر پرهیز کنند و مصداق آن احادیثی نباشند که میگویند شیعیان در دوران غیبت آنچنان با هم اختلاف میکنند که یکدیگر را تکفیر کنند و بر صورت یکدیگر آب دهان بیندازند. اگر دقت کنیم خواهیم دید که سرمایه اجتماعی شیعه، از اقتدار معنوی مراجع گرفته تا انسجام داخلی هیاتهای مذهبی بنا به دلایل متعدد در حال تحلیل رفتن و کاستی یافتن است. اقداماتی از قبیل درگیری لفظی، چه برسد به فیزیکی، با خادمانِ خدوم و ماموران محترم انتظامی حرمها، و اقدام به شکستن حائلها و نردهها برای ورود به حرم نه موافق تعالیم اهل البیت است و نه خدمتی به ایشان و نه به مصلحت جامعه شیعه در کلیت آن. شیعیانی که مخالف بستهشدن حرمها هستند میتوانند از طرفی نظرات خود را در رسانههای اجتماعی به اشتراک بگذارند و از این طریق یک پشتوانه اجتماعی برای بازگشایی حرمها ایجاد کنند و از طرف دیگر مطالبات خود را از طرق پذیرفتهی عرفی و عقلایی که ناقض قوانین هم نباشد، از قبیل رایزنی با مقامات سیاسی و مراجع مذهبی و هیئتهای مذهبی پیگیری نمایند. بیتردید این روزهای ناخوشایند به یاری خداوند به زودی منقضی خواهند شد و حرمها همانند گذشته رونق خواهند گرفت. اگر جزو مخالفان بستهشدن حرم هستیم، تلاش کنیم که با گفتار و رفتار ناسنجیده خود زخمی جدید بر پیکر رنجور جامعه شیعه وارد نکنیم.
امداد توران
1398/12/28