تطور انگاره معرفت اضطراری در اندیشه معتزله
انگاره معرفت اضطراری از جانب معتزلیها، با دو معیار متفاوتِ «غیراختیاری بودن» و «بینیازی از نظر و استدلال» سنجیده شده و در طول تاریخ تفکر اعتزال، با تحول و تطور فراوانی مواجه شده است. ابوهذیل علاف با معیار «غیراختیاری بودن»، اصل معرفت الله را اضطراری و سایر معارف را اکتسابی دانست. بِشر بن معتمِر با همان معیار، همه معارف را اکتسابی خواند و منکر هرگونه معرفت اضطراری شد، در حالی که جاحظ و اصحاب معارف، همه معارف را اضطراری برشمردند و منکر هر گونه معرفت اختیاری شدند. نظّام، نخستین معتزلی بود که با تغییر سنجه معرفت اضطراری، تنها معارف حسی را با معیار «بینیازی از نظر و فکر»، اضطراری خواند و سایر معارف نظری را نیازمند نظر و فکر خواند. معتقدان به اضطراری بودن معرفت الله، نه تنها آن را نخستین تکلیف نمیدانستند، بلکه اساساً تکلیف به معرفت را نامعقول میدانستند. در مقابل، معتقدان به اکتسابی بودن معرفت الله، آن را نخستین تکلیف برشمرده و بر آن بودند که باید در فاصله بین شناخت نفس ـ که بالاضطرار محقق میشود ـ و شناخت خدا، مهلتِ نظر و فکر باشد تا مکلف با اختیار خود، معرفت الله را کسب و اختیار کند.
این محتوا فقط برای اعضا قابل مشاهده است.
برای دسترسی به این محتوا، وارد سایت شده و اشتراک کتابخانه را تهیه کنید. (مشاهده راهنما)