• 0
  • 883

نشست خبری دکتر محمدتقی سبحانی

امامت، گزارش پیشرفت‌ها و بایسته‌ها

حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد تقی سبحانی، مدیرعامل محترم بنیاد فرهنگی امامت، در نشستی خبری به تشریح فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی صورت‌گرفته در بنیاد امامت و ترسیم افق‌های پژوهشی پیش رو برای این مجموعه و مؤسسات هم‌سو در حوزه امامت پرداخت.


در این نشست که در روز سه‌شنبه 5 مردادماه 1400 و در آستانه عید سعید غدیر در محل بنیاد فرهنگی امامت برگزار شد، دکتر محمدتقی سبحانی ضمن تبریک عید سعید غدیر، بازخوانی فعالیت‌ها و تلاش‌های انجام شده در حوزه امامت را یکی از ضرورت‌ها برشمردند که لازم است با هدف بررسی کاستی­‌ها و آسیب‌ها برای برطرف کردن آن‌ها و برنامه‌ریزی فعالیت‌های پیش‌رو در این ایام مورد توجه قرار گیرد.

حضور فرهنگ مادی و تمدن جدید غرب، تغییر مواجهه شیعه با فرقه‌های اهل تسنن و تفسیرهای ناصواب از مسئله وحدت و تقریب مذاهب، سه عامل کم‌رنگ شدن مسئله امامت در جامعه شیعه معاصر

این استاد برجسته حوزه و دانشگاه در موضوع تاریخ اندیشه و کلام به‌عنوان مقدمه‌ای کوتاه، به مرور گذشته مباحث امامت در تاریخ تفکر شیعه پرداخت و گفت:

امامت، اگر نگوییم تحقیقاً، تقریباً به‌عنوان یک اصل اساسی با تاریخ فرهنگ و جامعه شیعه گره خورده است. یعنی شما هیچ نقطه تاریخی از اندیشه و فرهنگ شیعه سراغ ندارید که امامت و ولایت در آن حضور پررنگ و پرتأثیر نداشته باشد و عالمان، جامعه علمی و همین‌طور مردم و بدنه اجتماعی ما با این موضوع به‌صورت جدی برخورد نکرده باشند. از عصر حضور ائمه علیهم‌السلام تا دوره‌های مختلف پس از آن می‌توانیم شاهد بیاوریم که در هر دوره مسئله امامت کلیدی‌ترین و اصلی‌ترین مسئله ما در عرصه‌های مختلف بوده و این منحصر در حوزه‌های علمیه و عالمان نبود و برای آحاد شیعه، امامت یک مسئله مهم باارزش و بخشی از حیات فرهنگی و اجتماعی بود.
در دوره معاصر، یعنی صد و پنجاه سال گذشته، اتفاقاتی در جامعه شیعی به‌خصوص در ایران افتاد که مسئله امامت را اندکی کم‌رنگ کرد و اهتمام عالمان و پژوهشگران را به این عرصه تا حدودی تحت‌الشعاع قرار داد که در این زمینه به سه عامل به‌عنوان عوامل مؤثر بر کم‌رنگ شدن مسئله امامت و فرهنگ ولایی می‌توان اشاره نمود. البته این به آن معنا نیست که امامت در حوزه تشیع بی‌رنگ شد و حضوری نداشت، بلکه منظور این است که نسبت به آن جایگاهی که امامت در تاریخ و در هویت شیعی وجود داشت، مقداری ما دچار کاستی و کم‌کاری شدیم.

در ادامه مدیرعامل بنیاد فرهنگی امامت، حضور فرهنگ مادی و تمدن جدید غرب را به‌عنوان عامل اول برشمردند که با ایجاد مسئله‌هایی جدید و تغییر در اولویت‌ها مسئله امامت را به حاشیه برد.

ایشان افزود: مکاتب و فلسفه‌های مختلف، فرهنگ‌های متفاوت با حضور پررنگ تکنولوژی جدید، عملاً جامعه دینی ما را با آسیب‌هایی مواجه کرد که پرسش‌های مربوط به حوزه امامت و نیازی که ما به عرصه امامت داشتیم اندکی کم‌رنگ شد.

تغییر مواجهه جامعه شیعه با فرقه‌های دیگر از اهل‌تسنن دومین عاملی بود که حجت الاسلام و المسلمین سبحانی به آن اشاره کرد. وی در توضیح این عامل گفت:

ما در تاریخ علی‌رغم اختلافات شدیدی که با اهل‌سنت داشتیم اما کاملاً در تعامل و ارتباط نزدیک بودیم. در بغداد بزرگان ما با اهل‌سنت نشست‌های مشترک می‌گذاشتند، اکثر این نقدها و گفت‌وگوها در قالب گفت‌وگوهای عینی و در مجالس و بحث‌های رودررو بود. این ارتباط نزدیک چه در بغداد و چه در حله، سبب می‌شد که عالمان ما نسبت به مسئله‌های مورد نیاز و مورد پرسش حساس باشند. اما ظهور خط تکفیری وهابیت در طول صد و پنجاه سال گذشته در جهان اسلام، فاصله جامعه شیعه را از جامعه سنی زیاد کرد. می‌دانیم خط تکفیری به‌دنبال حذف شیعیان از جهان اسلام بود و با اتهاماتی که وارد می‌کرد، عملاً مسئله پرتب‌وتاب امامت را تحت‌الشعاع قرار داد. وهابیان اساساً ادعا کردند که شیعیان در اصل توحید دچار مشکل‌اند، این تضادها و درگیری‌ها در مسئله توحید به‌تدریج فضای گفت‌وگوی علمی را به‌ویژه در باب امامت کم‌رنگ کرد.

عامل سوم نیز از نظر ایشان دیدگاه کسانی بود که با ادعای وحدت امت اسلامی و جریان تقریب بین مذاهب، این تئوری و رویکرد را تبلیغ کردند که اساساً بحث از امامت با تقریب و وحدت در تخالف و تقابل است و اگر می‌خواهیم در جامعه اسلامی وحدت داشته باشیم، نباید سراغ بحث‌های اختلاف‌انگیز برویم.

این استاد برجسته کلام در نقد این اندیشه گفت:

علمای بزرگ ما با این اندیشه مخالف بودند و بسیار هم با جدیت تلاش کردند نشان دهند که راه‌حل تقریب و وحدت به‌هیچ‌وجه این‌گونه نیست. یکی از سمبل‌های بزرگ این میدان مرحوم سید عبدالحسین شرف‌الدین است. ایشان المراجعات را نوشت و گفت‌وگوهایی علمی با شیخ الازهر داشت و بحث امامت را به‌صورت جدی در جهان اسلام مطرح کرد، در عین حال با موضوع وحدت کتاب می‌نویسد و مسئله وحدت و همگرایی جهان اسلام را کاملاً مطرح می‌کند و نشان می‌دهد که این دو نه‌تنها در تقابل نیستند، بلکه به نزدیکی فکری امت اسلامی نیز کمک می‌کنند. پروژه تبیین امامت اساساً پروژه‌ای برای همگرایی جهان اسلام است.

ایشان در توضیح بیش‌تر این مسئله از مرحوم شهید مطهری یاد کرد و افزود:

به گمانم شهید مطهری در نقد این فکر و جاانداختن مسئله امامت و غدیر در فرهنگ معاصر ما نقش بسیار مهمی داشته است. می‌دانیم ایشان علاوه بر سخنرانی بسیار مهمی که در باب کتاب الغدیر علامه امینی داشت، در جای‌جای آثار کلامی و تفسیری خود به این مسئله می‌پردازد. مرحوم شهید مطهری جمله خیلی معروفی دارد که در اهمیت حدیث غدیر همین بس که اسلام با غدیر اسلام شد و اسلام به واقعه غدیر است. این نشان می‌دهد بزرگان و اندیشمندان ما در عین توجه به وحدت اسلامی، به اهمیت غدیر و امامت نیز توجه داشتند.

مدیرعامل بنیاد فرهنگی امامت در جمع‌بندی این بخش گفت:

مجموع این عوامل و شرایط سبب شد در حدود صد سال گذشته، اندیشه امامت و ولایت را با همه اهمیت و کارایی و تأثیری که می‌توانست در بهبود وضعیت امت اسلامی داشته باشد، دچار کم‌رنگی و کاستی کرد؛ به‌طوری که تقریباً در پنجاه یا حتی شصت سال گذشته، آن مقداری که فعلاً حافظه تاریخی یاد می‌کند و شاید اگر دقیق بررسی شود بیش از آن باشد، مسئله امامت به‌عنوان یک موضوع اساسی حوزه‌های علمیه تلقی نمی‌شد. در پیش از این دوره تقریباً هیچ عالمی نیست که در باب امامت کتاب یا رساله‌ای ننوشته باشد، اما به‌تدریج این فرهنگ کم شد، آموزش‌های کلامی امامتی در این زمینه کم‌رنگ شد.

در دوران جدید، به‌ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مسئله امامت و شبهاتی که دشمنان نسبت به اصل امامت داشتند مطرح بود و می‌دانیم خود پدیده انقلاب اسلامی یکی از عواملی بود که سبب شد دشمنان نسبت به امامت بیش‌تر حساس شوند. شیعه از حاشیه به متن آمد و چهره برجسته بین‌المللی پیدا کرد.
دشمنان به‌خصوص جریان سلفیه تکفیری و وهابیت تلاش کردند تشیع را با محوریت امامت و ولایت مورد نقد و هجمه قرار بدهند. این هجمه‌ها به‌تدریج آن‌چنان برجسته شد که بزرگان ما در تدارک این قصه برآمدند و در حدود در دو دهه گذشته تلاش‌های جسته‌وگریخته‌ای شد. در گوشه‌وکنار، سخنرانی‌ها، مباحث، مقالات، تحقیق‌هایی به‌تدریج در باب امامت شکل گرفت، تا این‌که استاد بزرگوار حضرت آیت‌الله میلانی به درخواست و توصیه مراجع عظام و مدیران حوزه، بحث امامت را به‌عنوان یک آموزش رسمی در حوزه شروع کردند. سلسله مباحث امامت مطرح شد، طلاب عزیزی جذب این مباحث شدند، آمادگی پیدا کردند، تا این‌که زمینه تشکیل نهاد و مؤسسه‌ای با عنوان امامت برای نخستین‌بار به وجود آمد.
در طول این مدت البته در کنار بنیاد امامت، مؤسسات متعددی به عرصه امامت پژوهی و آموزش‌های امامت همت گماشتند؛ اما آن مؤسسه‌ای که به‌عنوان کار اصلی و مسئولیت اصلی به دنبال بحث امامت و ولایت بود، «بنیاد امامت» بود.

تصویب دوره‌های تخصصی سطح 3 و 4، تحولی در سنت آموزشی امامت

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سبحانی پس از این مقدمه به تشریح فعالیت‌های صورت‌گرفته در این مرکز در دو بعد آموزشی و پژوهشی پرداخت. وی در بعد آموزش گفت:

یکی از اتفاقات بسیار مهمی که در طول دوازده سال گذشته انجام شد، رسمی‌سازی آموزش‌های امامت در حوزه علمیه بود. یعنی ما هیچ سامانه آموزشی مشخصی برای امامت نداشتیم و مسئله آموزشی امامت چنان کم‌رنگ بود که حتی کتاب‌های کلامی که در حوزه تدریس می‌شد، بخش امامت، کم‌رنگ‌ترین بخش این کتاب‌ها بود.
بر همین اساس دوازده سال پیش به اهتمام دوستان و پیشنهادی که به مرکز مدیریت حوزه علمیه داده شد، سطح سه امامت اهل‌بیت به‌عنوان یک رشته مستقل به تصویب رسید و از آن زمان تا کنون دوازده دوره در قم و دوره‌هایی در بعضی از استان‌های دیگر اجرا شد. در سال‌های اخیر برای سطح چهار امامت نیز پیشنهاد دو گرایش اساسی داده شد که این دو گرایش به تصویب رسید. شورای عالی گسترش این را به تصویب رساند و الحمدلله ما در دو گرایش امامت تطبیقی و گرایش امام‌شناسی امسال پذیرش داشتیم و اولین دوره امامت در سطح چهار آغاز به کار کرد.

ما در کنار این آموزش‌های رسمی، از آموزش‌های عمومی هم غافل نبودیم. اساتید مجموعه بنیاد تلاش کردند که یک نظام آموزشی جامع را از آغاز تا پایان تنظیم کنند. به طوری که ما الان می‌توانیم برای گروه‌های غیرمتخصص که آمادگی و علاقه دارند در حوزه امامت وارد شودند، آموزش‌های کوتاه‌مدت ساده داشته باشیم. آموزش‌های پیشرفته‌ای نیز پیش‌بینی شده که آموزه‌های امامت را به‌صورت تخصصی‌تر و حرفه‌ای‌تر آموزش می‌دهد. به تعبیر دیگر، امروز در سطح جامعه، حداقل در سطح ایران هیچ قشری از اقشار نیست که مطالبه بحث آموزش امامت داشته باشد و امکان آموزش او فراهم نباشد.

در حوزه‌های خواهران هم بحمدالله مسئله آموزش امامت مطرح شد و اکنون سطح سه امامت در حوزه‌های خواهران در حال اجراست و امیدواریم ان‌شاءالله سطح چهار هم اجرا شود.

در محیط دانشگاهی نیز به اهتمام بعضی از علمای بزرگوار مقطع دکتری امامت به تصویب رسید، تعدادی از دانشجویان هم در این رشته مشغول تحصیل شدند، طبیعتاً چون زمینه‌های لازم در نظام آموزشی دانشگاهی وجود ندارد، آن نظام آموزشی چندان گسترش پیدا نکرد ولی تلاش درخوری بود که الحمدلله عنوان امامت و فرهنگ امامت در محیط دانشگاهی ما هم ظهور و بروز پیدا کرد.

کلان پروژه‌های پژوهشی امامت، گامی رو به جلو در عرصه دین‌پژوهی

حجت الاسلام و المسلمین سبحانی ابتدا در مقام ترسیم وضعیت کنونی پژوهش‌های امامتی گفت:

در حوزه پژوهش، کارهای متعددی صورت گرفته و بحمدالله قدم‌هایی در معرفی اندیشه امامت، پاسخ‌گویی به پاره‌ای از شبهات و آثاری که در نقد امامت نوشته شده، انجام شده است. می‌توان گفت در طول یک دهه گذشته، ما شاهد یک خیزش به‌سمت مطالعات امامت هستیم. در محیط‌های دانشگاهی و حوزوی، پایان‌نامه‌هایی نوشته می‌شود، مقالاتی تولید می‌شود و در مجموع اهتمامی که به امر امامت صورت گرفته، اصلاً قابل مقایسه با دهه‌های قبل نیست. فضای موجود نوید می‌دهد که ما در دهه آینده، چنان که در گذشته در مقطع‌های طلایی از تاریخ تشیع بوده، شاهد شکوفایی حوزه مطالعات امامت باشیم.

ایشان در خصوص گزارش فعالیت‌های پژوهشی صورت گرفته در بنیاد امامت به موارد زیر اشاره کرد:

1. مأخذشناسی آثار امامتی در 50 سال گذشته
در یک کلان پروژه که در معاونت پژوهشی بنیاد صورت گرفت، همه پایان‌نامه‌هایی که در دانشگاه‌ها و مراکز حوزوی در طول این پنجاه سال نگاشته شده، شناسایی شده. به ذهن می‌رسد با توجه به مطالعه سابقه علمی این دانشگاه‌ها و پراکندگی آن‌ها در سراسر ایران، کار مهمی است. مقالات علمی که در طول این مدت در مجلات مختلف نوشته شده نیز به‌عنوان یک پرونده علمی بازشناسی شده و امروز فهرست‌بندی شده در اختیار هست. در کنار کتاب‌ها و آثار می‌توان گفت آثار مکتوب امامت‌پژوهی در طول پنجاه سال گذشته، امروز در یک تحقیق در اختیار هست. ان‌شاءالله در آغاز سال تحصیلی از این مجموعه در بنیاد امامت رونمایی خواهیم کرد.

2. نظام جامع موضوعات امامت
یک حوزه دیگر از مطالعات اساسی در حوزه امامت، نیازشناسی، آسیب‌شناسی و یک نگاه راهبردی به آینده تحقیقات امامتی است. می‌دانیم مطالعات پراکنده صورت می‌گیرد؛ اما اینکه این مطالعات یک انضباط پیدا کند، نیازشناسی شود، اولویت‌ها مشخص شود و هر کدام از مؤسسات و نهادهای علمی بخشی از کار را به عهده بگیرند، یک ضرورت است. در این زمینه کاری مقدماتی انجام شد که به گمانمان می‌تواند الگویی باشد برای بسیاری از حوزه‌های دانشی دیگر و آن استخراج و تدوین نظام جامع موضوعات امامت است. با استفاده از اساتید و محققان، هفت سال این کار طول کشید تا توانستیم موضوعات امامت را هم نظام‌مند کنیم و هم برای اولین بار دانش امامت را طبقه‌بندی کنیم و هم در درون این طبقه‌بندی، مجموعه عناوین و نیازهایی که حوزه مطالعات امامت دارد ببینیم. ان‌شاءالله این هم در کنار همان فهرستگان آثار امامت رونمایی خواهد شد و عزیزان و محققان خواهند دید که چه پهنه عظیمی از بحث‌های امامتی وجود دارد.

3. احیای بیش از 100 جلد از آثار امامت‌پژوهی شبه‌قاره
در طول این صد و پنجاه سال اندکی در حق عرصه امامت کم‌لطفی صورت گرفته. شاهد بر این ادعا، میراث بزرگ امامتی ماست که در گوشه‌های کتابخانه‌ها باقی مانده و حتی محققان هم از این آثار بی‌اطلاع‌اند.
یکی از مجموع آثار گران‌سنگ حوزه امامت، آثاری است که بزرگان شیعه در شبه‌قاره هند تولید کردند که ما از آن با عنوان «مدرسه کلامی - فقهی لکهنو» یاد می‌کنیم. دو شخصیت بزرگ این مدرسه، مرحوم سید دلدار علی و علامه میرحامدحسین هستند. علی‌رغم تلاشی که برخی از بزرگان ما در احیای این آثار و انتقالش به نسل جدید کردند، اما متأسفانه تا همین سال‌های اخیر این کار بی‌نتیجه ماند. یکی از آثار این مدرسه، یک دوره حدوداً چهل جلدی اثبات مبانی امامت اهل‌بیت به نام کتاب عبقات الانوار است که توسط علامه میرحامدحسین تألیف شد. خیلی از بزرگان تلاش کردند این اثر را احیا کنند و انجام نشد. یکی از پیش‌گامان احیای کتاب عبقات، مرحوم امام خمینی بودند. ایشان در سال‌هایی که به‌عنوان استاد و فاضل حوزوی در قم بودند، این را پایه گذاشتند و جلد اول بخش غدیر را با یک کار گروهی احیا کردند؛ اما متأسفانه این جلد اول به دوم نرسید و ادامه پیدا نکرد.
یکی از کارهایی که ما در بنیاد امامت انجام دادیم، این بود که همت کردیم تمام آثار برجسته مدرسه لکهنو را به هر تعدادی و به هر شکلی که باشد، احیا کنیم. چراکه اگر در این مقطع و در عصر حاکمیت شیعه این کار صورت نگیرد، غبنی بزرگ و یک خطا و خسران زیاد است. در این زمینه با جمعی از دوستان و محققان و با همت چند مؤسسه دیگر یک کار الگویی صورت دادیم. نشان دادیم می‌شود مؤسسات مختلف کنار هم بیایند، تقسیم کار کنند، هر کسی بخشی از این کار را به عهده بگیرد و این کار انجام شود. چهار مؤسسه بزرگ علمی اهتمام کردند و این مجموعه آثار را احیا کردند. ما در شرایطی هستیم که ان‌شاءالله می‌توانیم بگوییم در یکی دو سال آینده این مجموعه بزرگ که بیش از صد جلد اثر گران‌سنگ است، به جامعه علمی تقدیم خواهد شد. همایشی ان‌شاءالله خواهیم داشت با نام علامه میرحامدحسین که در آنجا این آثار عرضه می‌شود و مقالاتی از سوی اساتید و محققان عرضه خواهد شد.
این الگو را می‌توان در بقیه میراث امامتی هم انجام داد، مؤسسات اهتمام کنند، هر کدام بخشی از این میراث را به عهده بگیرند. گروه علمی را پرورش بدهند و آماده کنند. یکی از کارهایی که در همین موضوع صورت گرفت و می‌تواند به‌عنوان یک تجربه مورد استفاده قرار بگیرد این است که تقریباً می‌توان گفت تمام محققان این بخش تربیت شده خود این نهاد بودند. یعنی نسل جوان امامت‌پژوه، آموزش‌های لازم تحقیق در نسخ خطی را دیدند و امروز می‌توانیم بگوییم در کنار چاپ حدود صد جلد اثر گران‌سنگ امامتی، بیش از بیست محقق جوان برجسته را هم در اختیار داریم و می‌توانیم در عرصه‌های دیگر از حضور آن‌ها استفاده کنیم.

4. انتشار 27 شماره از نشریه علمی - پژوهشی امامت‌پژوهی به زبان فارسی و راه‌اندازی نشریه عربی زبان در آینده نزدیک
یکی دیگر از نیازهایی که وجود خلأ آن جای تأسف بود، این بود که ما در کنار این همه مجلات و نشریات علمی، نشریه تخصصی در حوزه امامت نداشتیم. به اهتمام بنیاد فرهنگی امامت، مجله «امامت‌پژوهی» مجوز نشر گرفت و در طول سال‌های گذشته به‌تدریج با اخذ رتبه علمی‌پژوهشی، به‌عنوان نشریه تراز علمی معتبر در سطح کشور فعالیت خود را ادامه داد. این نشریه، تنها نشریه تخصصی حوزه امامت است. در آستانه سی‌امین شماره نشریه ان‌شاءالله رونمایی و جشنواره‌ای خواهیم گرفت تا هم معرفی بیشتری صورت گرفته و هم به خواست خدا بتوان به تنوع و غنای موضوعاتش اضافه کرد.
این مژده را خدمت جامعه علمی و ولایت‌دوستمان عرض می‌کنم که ان‌شاءالله امسال نشریه عربی امامت را هم پایه‌گذاری خواهیم کرد. امیدوارم در غدیر سال آینده اولین شماره مجله «الامامه فی ضوء الکتاب و السنه و العقل» را رونمایی کنیم. این نشریه ان‌شاءالله در لبنان و عراق به‌صورت هم‌زمان منتشر خواهد شد و امید است از خود جهان عرب بتواند به حوزه‌های دیگر برود.
اعتقاد ما این است که ما نیازمند به یک نشریه تخصصی امامت به زبان انگلیسی هستیم. اگر این نشریه هم به اهتمام مؤسسه و نهادی شکل بگیرد و بتواند جای خودش را در جهان باز بکند، بسیاری از شخصیت‌ها، افراد و تشنگان معارف از سایر ملل هستند که به دنبال شناخت مسئله امامت و ولایت بوده و این مجله می‌تواند این نیاز را هم برطرف کند.

بایسته‌های پژوهشی امامت، از تولید منابع مرجع تا گسترش حوزه‌های مطالعات در ابعاد مختلف

حجت الاسلام والمسلمین دکتر سبحانی در ادامه گفت‌وگوی خود به عرصه‌هایی جدید از امامت‌پژوهی اشاره نمود که مؤسسات مختلف هم‌سو می‌توانند در راستای گسترش اندیشه امامت به این پژوهش‌ها اهتمام ورزند:

1. تولید منابع مرجع شامل فرهنگ‌نامه و دانشنامه امامت
ایشان در این زمینه گفت:
ما در حوزه منابع مرجع در عرصه امامت کاستی‌های فراوانی داریم و این کاستی باید به‌سرعت تأمین شود و ان‌شاءالله در آینده شاهد رفرنس‌هایی باشیم که بتوانیم محققان را از داخل و خارج جامعه شیعه به آن‌جا ارجاع دهیم. به نظر می‌رسد چند منبع مرجع نیاز است که کار بشود. برای محققان در همه حوزه‌های دانشی، نیازمند یک دانشنامه امامت و ولایت هستیم که با اصول، مبانی، مبادی و ادله بحث امامت آشنا شوند و بتوانیم این را در دنیا عرضه کنیم که مانیفست اندیشه ما در واقع این است.
یک فرهنگ‌نامه امامت نیز نیاز است که کلیدواژه‌های دانش امامت را معرفی کند. این اثر می‌تواند بسیاری از ابهامات، اشکالات در بین محققان را برطرف کند. می‌دانیم الان به دلیل ضعف فرهنگ امامتی واژگان بسیار خلط می‌شود. افراد به نادرستی از ادبیات امامت استفاده می‌کنند. این فرهنگ‌نامه می‌تواند به‌عنوان یک کتاب همراه در کتابخانه‌ها و کنار دست محققان و ولایت دوستان قرار بگیرد.
البته مقدماتی برای این کار فراهم شده و با یکی از مؤسسات حوزوی که در عرصه امامت بسیار علاقه‌مند و کوشا هستند، وارد همکاری شدیم. توافق‌نامه آن آماده امضا هست تا یک موسوعه کاربردی امامت تدوین کنیم که ان‌شاءالله این هم اعلان رسمی خواهد شد. این موسوعه امامت به نیازها و شبهات روز ناظر است و بیش‌تر مخاطبش نسل جوان تحصیل‌کرده است و می‌خواهد نیازهای این افراد را در عرصه امامت برطرف کند.

2. عرضه آموزه‌های امامت با زبان و ادبیات قابل درک برای حوزه بین‌الملل
پیشنهاد دیگر مدیرعامل بنیاد فرهنگی امامت، گسترش آموزه‌های امامت به حوزه بین‌الملل بود. وی در این زمینه گفت:
یکی از نیازهای اساسی که در ارتباطات بین‌المللی با آن سروکار داریم و دائم از ما می‌خواهند این است که بتوانیم اندیشه‌ها، آیین و مرام خودمان را به زبان قابل‌فهم برای دیگران ارائه کنیم. امروزه در هر محیط بین‌المللی اولین سؤالی که از شما می‌کنند این است که در این موضوع شیعه چه می‌گوید؟ اصل امامت مهم‌ترین و محوری‌ترین اصل آیینی و مرامی ماست.
البته در این زمینه اهتمام‌هایی شده. خود ما در مؤسسه‌ای که در لبنان با نام «مؤسسه البیان» تأسیس کردیم، یک مجموعه‌ای در دست اقدام داریم که اخبار آن هم منتشر شده، با عنوان موسوعه معارف اهل‌بیت یا معارف شیعه که یکی از بخش‌های آن امامت است و تدوین هم شده. ان‌شاءالله به‌زودی منتشر خواهد شد و قرار است به چهار، پنج زبان زنده دنیا ترجمه بشود.
اما این اساساً برای مسئله امامت کافی نیست. پیشنهادمان به محققانی که با عرصه‌های امامت به‌صورت تخصصی آشنا هستند و از حوزه و فرهنگ زبان بین‌الملل هم شناخت کافی دارند، این است که اهتمام کنند چند اثر مهم و اصیل در باب امامت به زبان‌های مختلف تدوین کنند. حتی می‌توان گفت در آثار عربی زبان نیز کتابی که بتواند در محیط‌های آکادمیک علمی دنیا به‌عنوان درس امامت تدریس شود، وجود ندارد. پیشنهادمان این است که مؤسسات یا محققان در این حوزه هم اهتمام کنند.

3. گسترش مطالعات تطبیقی به حوزه‌های مختلف اندیشه‌های رقیب
سومین پیشنهاد حجت الاسلام والمسلمین دکتر سبحانی گسترش مطالعات تطبیقی از حوزه اهل‌سنت به حوزه‌های دیگر از جمله بین الادیان، مکاتب غرب، روشن‌فکری و جریان‌های درون‌شیعی بود. ایشان در این زمینه گفت:
ما در حوزه مطالعات تطبیقی امامت، بیش از سایر حوزه‌های امامتی فعالیت کرده‌ایم. کارهای بسیار خوبی صورت گرفته، امروز هم در حال انجام و امتداد آن کارها هستیم که باید عمیق‌تر و گسترده‌تر کار بشود؛ اما در همین زمینه مطالعات تطبیقی پیشنهادمان این است که چند گرایش جدید مطالعات تطبیقی ایجاد بشود. مطالعات ما بین‌المذاهبی است؛ یعنی مطالعات شیعی - سنی است. پیشنهاد این است که مطالعات تطبیقی به حوزه‌های دیگر نیز گسترش پیدا کند.
یکی از حوزه‌های مطالعات تطبیقی، مطالعات بین‌الادیان است که کاملاً فراموش شده. بسیاری نمی‌دانند که اساساً اصل امامت اختصاص به اسلام ندارد. در دین یهودیت، در دین مسیحیت در تمام ادیان مسئله امامت مطرح است. مقالاتی در این زمینه نوشته شده. ان‌شاءالله این کتابی که در مورد عرض کردم از مؤسسه البیان منتشر می‌شود، فصل بزرگش اختصاص به این پیدا کرده که نشان دهد ریشه امامت امروز در تورات و انجیل و همه سنت‌های الهی وجود داشته است.
حوزه مطالعات تطبیقی با مکاتب غربی نیز بسیار مهم و مورد نیاز است. اکنون حتی در ایران وقتی مسئله امامت را مطرح می‌کنیم، عده‌ای از تحصیل‌کرده‌های دانشگاهی که فکر غربی دارند موضع می‌گیرند. دلیلش این است که مبانی فکری آن‌ها در مسئله امامت و رهبری جامعه مبتنی بر مکاتب غربی است. پیشنهاد ما این است که دسته‌ای از مطالعات مباحث امامت اهل‌بیت در مقایسه با مسئله امامت و پیشوایی و رهبری جامعه در مکاتب غربی و مقایسه با لیبرالیسم، مقایسه با سوسیالیسم و اندیشه‌های دیگری که امروز در مسئله حکمرانی مطرح است، انجام بشود تا جایگاه و برتری اندیشه ولایت اهل‌بیت روشن شود.
یکی از محورهای تطبیقی دیگر، حوزه مطالعات تطبیقی با اندیشه‌های روشن‌فکرانه‌ای است که در جهان اسلام شکل گرفته است. کسانی با عنوان قرآنیون بحث‌هایی در حوزه امامت مطرح می‌کنند و امامت اهل‌بیت و ولایت شیعی را انکار می‌کنند. ما در بنیاد امامت ان‌شاءالله یک مجموعه‌ای را در هفت جلد رونمایی خواهیم کرد که به گروهی از این جریان با عنوان سلفی‌های ایرانی پاسخ می‌دهد و بخشی از آن، مسئله امامت است. ولی فکر می‌کنیم اگر کسی این باب را باز کند، ده‌ها اثر و تحقیق و پایان نامه لازم داریم تا بتواند به مقایسه و تطبیق و بررسی دیدگاه امامیه با این دیدگاه بپردازد.

4. گسترش مطالعات تبیین امامت
این استاد حوزه در تبیین ضرورتی دیگر در مطالعات امامت افزود:
در عرصه مطالعات تبیینی که مطالعات درون شیعی است، وضعیت مناسبی نداریم. آثار تولید شده در این زمینه اصلاً کفایت نمی‌کند. عزیزان می‌دانند همین الان، هم در درون شیعه هم در بین مستشرقان در بین مذاهب دیگر، پرسش‌های فراوانی نسبت به جایگاه و مقامات اهل‌بیت وجود دارد که باید پاسخ پیدا کند. یکی از مستشرقان فعال در این عرصه آقای اتان کولبرگ از مستشرقان نسل قبل است و بعد از او نیز بسیار کار شده است. اگر فقط به فهرست آثار وی نگاه شود، مقالاتی که در زمینه علم امام نوشته، بعضی از آن حتی در آثار خود ما هم دیده نمی‌شود! دقت‌هایی که ایشان در جزئیات روایات کتاب‌های ما کرده جالب توجه است. ما نیازمند یک مطالعات دقیق در امام‌شناسی و معرفه الامام هستیم. این عرصه‌ای است باید گشوده شود.

5. تقویت حوزه مطالعات قرآنی امامت
تقویت حوزه مطالعات قرآنی پیشنهاد دیگری بود که از سوی مدیرعامل بنیاد فرهنگی امامت مطرح شد. وی در این زمینه اشاره نمود:
مطالعات قرآنی امامت در گوشه و کنار آثار ما هست؛ اما کسی بر آن متمرکز نشده است. بعضی از اساتید و بزرگان در طول چند دهه گذشته کارهایی کردند؛ اما هنوز قالب دانشی و علمی پیدا نکرده است. پیشنهاد ما این است که یک رشته علمی، یک گرایش علمی در امامت تحت عنوان گرایش مطالعات قرآنی امامت در سطح چهار و دکتری آغاز شود.

6. مطالعات تاریخ امامت در حوزه‌های نهاد امامت، باور امامت، فرهنگ امامت و اندیشه امامت
مطالعات تاریخ امامت در حوزه‌های مختلف مرتبط با آن ششمین پیشنهاد پژوهشی حجت الاسلام و المسلمین دکتر سبحانی بود که در این زمینه به نکات زیر توجه داده شد:
حوزه بعدی مطالعات تاریخی امامت است. در عصر حاضر اهتمام اصلی شیعه‌پژوهان در دنیا و آکادمی‌های علمی مصروف این بخش می شود و ما در این زمینه ضعف جدی داریم. این نکته را عرض کنم برای دلسوزان عرصه امامت و ولایت که یکی از جبهه‌هایی که اگر ما به‌درستی در آن کار نکنیم در آینده ضربه خواهیم خورد، همین حوزه مطالعات تاریخی است. متخصصین باید با روش‌شناسی دقیق در این زمینه کار علمی کنند.
ما در نظام جامع موضوعات امامت، چهار حوزه کاری و موضوعی برای مطالعات تاریخی امامت پیش‌بینی کرده‌ایم که گذرا فقط عنوانش را عرض می‌کنم. هر کدامش بحث دارد.
یکی تاریخ نهاد امامت است. نهاد امامت در سیر تاریخی خودش چه وضعیتی داشته؟ کارهای انجام شده ناقص است.
دوم تاریخ باور به امامت است. این قسمت خیلی مورد توجه غیرشیعه هم قرار گرفته. اندیشه امامت در تاریخ اسلام چه تحولات و تطوراتی را گذرانده؟ اندیشه‌های امروزین ما در عرصه امامت چه سابقه تاریخی دارد؟ کتاب‌های شبهه‌ناکی که در این چند دهه نوشتند و توجه بعضی از جوان‌ها را جلب کردند، ناظر به این است. این‌که گفته شود شیعه در یک سیر تکاملی به‌وجود آمده است و عده‌ای می‌گویند شیعه حقیقی، شیعه باطنی است و خط غلوی که مورد طرد و لعن اهل‌بیت بود، اکنون در محیط‌های علمی به‌عنوان اندیشه تراز امامت معرفی می‌کنند، این مربوط به حوزه تاریخ باور به امامت است.
حوزه سوم که در مطالعات تمدنی بسیار مهم است، بحث تاریخ فرهنگ و تمدن شیعی و تمدن امامتی است. در دانشگاه گرایشی در زمینه تاریخ تمدن وجود دارد تا آن مقداری که من از اساتید پرسیدم و آثارشان را بررسی کردم، کم‌ترین بخش رشته تاریخ تمدن در ایران شیعی، یعنی در دانشکده الهیات تهران، بخش تاریخ فرهنگ امامت است. حال آن‌که اساس تاریخ تمدن شیعه فرهنگ امامت است: شعر، سکه‌زنی، شهرسازی، معماری. این‌ها همه آمیخته بلکه بر اساس فرهنگ امامت است.
حوزه چهارم مطالعات تاریخی تاریخ اندیشه‌هاست که این هم روشن است.

7. امامت کاربردی، حوزه مغفول در مطالعات امامتی
مدیرعامل بنیاد فرهنگی امامت یکی دیگر از حوزه‌های مهم برای مطالعات امامتی را مسئله امامت کاربردی به‌شمار آورد و گفت:
حوزه دیگری که پیشنهاد می‌کنیم، حوزه امامت کاربردی است. این را هم من در جایی توضیح دادم که اگر امامت یک اصل عملی واقعی زندگی است، ما باید بتوانیم امامت را به مؤلفه‌های زندگی ترجمه کنیم. یعنی جامعه‌ای که به غدیر و امامت اعتقاد دارد، در زندگی فردی و خانوادگی، در کسب و کار و اقتصاد و در سیاست، با جامعه غیرغدیری تفاوت کند. چون ما امامت را ترجمه عملی و کاربردی نکردیم، نمی‌دانیم یک جوان غدیری ویژگیش چیست، یک خانواده غدیری و ولایی چه ویژگی‌هایی باید داشته باشند. من پیشنهادم این است که یک عرصه مستقل در حوزه امامت گشوده شود و به کاربردی‌سازی و کارآمدسازی فرهنگ و اندیشه امامت بپردازد.

8. بررسی مفهوم و اندیشه ولایت در مکاتب و دیدگاه‌های مختلف
بررسی مفهوم و اندیشه ولایت در مکاتب و دیدگاه‌های مختلف، آخرین پیشنهاد پژوهشی ایشان در این نشست خبری بود:
محور بعدی در این حوزه، مطالعات تطبیقی در حوزه ولایت است. می‌دانیم مفهوم ولایت یک مفهومی بوده که از فضای بحث‌های امامت و شیعه فراتر رفته و حتی کسانی مدعی آن شدند. مثلاً در فرقه‌های صوفیانه، اندیشه ولایت از قرن سوم مطرح شده و این اندیشه در تاریخ، تفسیرهای مختلفی پیدا کرده؛ به‌طوری که امروز گروه‌های مختلفی هستند که وقتی واژه ولایت را به کار می‌برند، هر کدام به‌گونه‌ای متفاوت ترجمه می‌کنند و واقعش این است که گاهی اوقات به آشفتگی رسیده است.
پیشنهاد ما، شاخه‌ای از مطالعات امامتی است که در آن به مقوله ولایت تطبیقی بپردازیم. مفاهیم را از مکتب‌ها، گرایش‌ها و مذاهب مختلف کنار هم بنشاند و با تحقیق در نهایت نشان بدهد ولایت در آیات قرآن و ولایت ابلاغ‌شده در غدیر، با این اصطلاح‌ها چه تفاوتی می‌کند و احیاناً چه مشابهت‌هایی دارد.



ثبت نظر شما

عنوان:

  • 00:00
  • 00:00